روستای زیبای کرمجگان

روستای کرمجگان-اخبار- جاذبه های طبیعی و گردشگری-سنتهاومراسم مذهبی

روستای زیبای کرمجگان

روستای کرمجگان-اخبار- جاذبه های طبیعی و گردشگری-سنتهاومراسم مذهبی

شب قدر از نگاه علامه طباطبایی(ره)

وقتی شب قدر می شود ملائکه ای که ساکن در «سدره المنتهی» هستند و جبرئیل یکی از ایشان است نازل می شوند در حالی که جبرئیل به اتفاق سایرین پرچم هایی را به همراه دارند.
گروه فرهنگی مشرق - آنچه پیش روی دارید بحثی پیرامون شب قدر براساس نظرات مرحوم علامه طباطبایی(ره) در تفسیر شریف المیزان است که در سوره «قدر» و «دخان» مطرح شده امید که راهنمای خوبی برای معرفی این شب باشد.
 شب قدر یعنی چه؟
مراد از قدر، تقدیر و اندازه گیری است و شب قدر شب اندازه گیری است و خداوند متعال در این شب حوادث یک سال را تقدیر می کند و زندگی، مرگ، رزق، سعادت و شقاوت انسان ها و اموری از این قبیل را در این شب مقدر می گرداند.شب قدر کدام شب است؟در قرآن کریم آیه ای که به صراحت بیان کند شب قدر چه شبی است دیده نمی شود. ولی از جمع بندی چند آیه از قرآن کریم می توان فهمید که شب قدر یکی از شب های ماه مبارک رمضان است.
 قرآن کریم از یک سو می فرماید: «انا انزلناه فی لیله المبارکه». این آیه گویای این مطلب است که قرآن یکپارچه در یک شب مبارک نازل شده است و از سوی دیگر می فرماید: «شهر رمضان الذی انزل فیه القرآن» و گویای این است که تمام قرآن در ماه رمضان نازل شده است و در سوره قدر می فرماید: «انا انزلناه فی لیله القدر» از مجموع این آیات استفاده می شود که قرآن کریم در یک شب مبارک در ماه رمضان که همان شب قدر است نازل شده است. پس شب قدر در ماه رمضان است. اما اینکه کدام یک از شب های ماه رمضان شب قدر است، در قرآن کریم چیزی بر آن دلالت ندارد و تنها از راه اخبار می توان آن شب را معین کرد.
 در بعضی از روایات منقول از ائمه اطهار(ع) شب قدر مردد بین نوزدهم و بیست و یکم و بیست و سوم ماه رمضان است و در برخی دیگر از آنها مردد بین شب بیست و یکم و بیست و سوم و در روایات دیگری متعین در شب بیست و سوم است و عدم تعین یک شب به جهت تعظیم امر شب قدر بوده تا بندگان خدا با گناهان خود به آن اهانت نکنند.
پس از دیدگاه روایات ائمه اهل بیت(ع) شب قدر از شب های ماه رمضان و یکی از سه شب نوزدهم، بیست و یکم و بیست و سوم است. اما روایات منقول از طرق اهل سنت به طور عجیبی با هم اختلاف داشته و قابل جمع نیستند ولی معروف بین اهل سنت این است که شب بیست و هفتم ماه رمضان، شب قدر است و در آن شب قرآن نازل شده است.
تکرار شب قدر در هر سالشب قدر منحصر در شب نزول قرآن و سالی که قرآن در آن نازل شد نیست بلکه با تکرار سال ها، آن شب نیز تکرار می شود. یعنی در هر ماه رمضان شب قدری است که در آن شب امور سال آینده تقدیر می شود.
دلیل بر این امر این است که:
اولا: نزول قرآن به طور یکپارچه در یکی از شب های قدر چهارده قرن گذشته ممکن است ولی تعیین حوادث تمامی قرون گذشته و آینده در آن شب بی معنی است.
ثانیا: کلمه «یفرق» در آیه شریفه «فیها یفرق کل امر حکیم» در سوره دخان به خاطر مضارع بودنش، استمرار را می رساند و نیز کلمه «تنزل» در آیه کریمه «تنزل الملائکه و الروح فیها باذن ربهم من کل امر» به دلیل مضارع بودنش دلالت بر استمرار دارد.
ثالثا: از ظاهر جمله «شهر رمضان الذی انزل فیه القرآن» چنین برمی آید که مادامی که ماه رمضان تکرار می شود آن شب نیز تکرار می شود. پس شب قدر منحصر در یک شب نیست بلکه در هر سال در ماه رمضان تکرار می شود.
در این خصوص در تفسیر برهان از شیخ طوسی از ابوذر روایت شده که گفت: به رسول خدا(ص) عرض کردم یا رسول الله(ص) آیا شب قدر شبی است که در عهد انبیا بوده و امر به آنان نازل می شده و چون از دنیا می رفتند نزول امر در آن شب تعطیل می شده است؟ فرمود: «نه بلکه شب قدر تا قیامت هست.»
عظمت شب قدردر سوره قدر می خوانیم: «انا انزلناه فی لیله القدر و ما ادرئک ما لیله القدر لیله القدر خیر من الف شهر» خداوند متعال برای بیان عظمت شب قدر با این که ممکن بود بفرماید: «و ما ادرئک ماهی هی خیر من الف شهر» یعنی با اینکه می توانست در آیه دوم و سوم به جای کلمه «لیله القدر» ضمیر بیاورد، خود کلمه را آورد تا بر عظمت این شب دلالت کند و با آیه «لیله القدر خیر من الف شهر» عظمت این شب را بیان کرد به این که این شب از هزار ماه بهتر است. منظور از بهتر بودن این شب از هزار ماه، بهتر بودن از حیث فضیلت عبادت است. چه این که مناسب با غرض قرآن نیز چنین است. چون همه عنایت قرآن در این است که مردم را به خدا نزدیک و به وسیله عبادت زنده کند و احیا یا عبادت آن شب از عبادت هزار ماه بهتر است.
از امام صادق(ع) سوال شد: چگونه شب قدر از هزار ماه بهتر است؟(با اینکه در آن هزار ماه در هر دوازده ماهش یک شب قدر است)
حضرت فرمود: «عبادت در شب قدر بهتر است از عبادت در هزار ماهی که در آن شب قدر نباشد»
وقایع شب قدر


2-تقدیر امور
خداوند متعال در شب قدر حوادث یک سال آینده را از قبیل مرگ و زندگی، وسعت یا تنگی روزی، سعادت و شقاوت، خیر و شر، طاعت و معصیت و... تقدیر می کند.
در آیه شریفه «انا انزلناه فی لیله القدر» کلمه «قدر» دلالت بر تقدیر و اندازه گیری دارد و آیه شریفه «فیها یفرق کل امر حکیم» که در وصف شب قدر نازل شده است بر تقدیر دلالت می کند. چون کلمه «فرق» به معنای جداسازی و مشخص کردن دو چیز از یکدیگر است و فرق هر امر حکیم جز این معنا ندارد که آن امر و آن واقعه ای که باید رخ دهد را با تقدیر و اندازه گیری مشخص سازند. امور به حسب قضای الهی دارای دو مرحله اند، یکی اجمال و ابهام و دیگری تفصیل و شب قدر به طوری که از آیه «فیها یفرق کل امر حکیم» برمی آید شبی است که امور از مرحله اجمال و ابهام به مرحله فرق و تفصیل بیرون می آیند.

3-نزول ملائکه و روح
براساس آیه شریفه «تنزل الملائکه و الروح فیها باذن ربهم من کل امر» ملائکه و روح در این شب به اذن پروردگارشان نازل می شوند. مراد از روح آن روحی است که از عالم امر است و خدای متعال درباره اش فرموده است: «قل الروح من امر ربی» در این که مراد از امر چیست؟ بحث های مفصلی در تفسیر شریف المیزان آمده است که به جهت اختصار مبحث به دو روایت در مورد نزول ملائکه و اینکه روح چیست بسنده می شود.
الف: پیامبر اکرم(ص) فرمود: وقتی شب قدر می شود ملائکه ای که ساکن در «سدره المنتهی» هستند و جبرئیل یکی از ایشان است نازل می شوند در حالی که جبرئیل به اتفاق سایرین پرچم هایی را به همراه دارند.
یک پرچم بالای قبر من و یکی بر بالای بیت المقدس و پرچمی در مسجدالحرام و پرچمی بر طور سینا نصب می کنند و هیچ مومن و مومنه ای در این نقاط نمی ماند مگر آنکه جبرئیل به او سلام می کند، مگر کسی که دائم الخمر و یا معتاد به خوردن گوشت خوک و یا زعفران مالیدن به بدن خود باشد.
ب: از امام صادق(ع) در مورد روح سوال شد. حضرت فرمودند: روح از جبرئیل بزرگتر است و جبرئیل از سنخ ملائکه است و روح از آن سنخ نیست. مگر نمی بینی خدای تعالی فرموده: «تنزل الملائکه و الروح» پس معلوم می شود روح غیر از ملائکه است.

4- سلام و امنیت
قرآن کریم در بیان این ویژگی شب قدر می فرماید: «سلام هی حتی مطلع الفجر» کلمه سلام و سلامت به معنای عاری بودن از آفات ظاهری و باطنی است و جمله «سلام هی» اشاره به این مطلب دارد که عنایت الهی تعلق گرفته است به این که رحمتش شامل همه آن بندگان شود که به سوی او روی می آورند و نیز به اینکه درخصوص شب قدر باب عذابش بسته باشد. به این معنا این است که در این شب کید شیطان ها هم موثر واقع نشود چنانکه در بعضی از روایات نیز به این معنا اشاره شده است.
البته بعضی از مفسرین گفته اند: مراد از کلمه «سلام» این است که در شب قدر ملائکه از هر مومن مشغول به عبادت بگذرند، سلام می دهند.مهمترین مناسبت ماه مبارک رمضان، شب قدر است که هماره مورد توجه مومنین بوده و خواهد بود.
 
1-نزول قرآن
ظاهر آیه شریفه «انا انزلناه فی لیله القدر» این است که همه قرآن در شب قدر نازل شده است و چون تعبیر به انزال کرده که ظهور در یکپارچگی و دفعی بودن دارد نه تنزیل که ظاهر در نزول تدریجی است.
قرآن کریم به دو گونه نازل شده است:
1-نزول یک باره و در یک شب معین
2-نزول تدریجی در طول بیست و سه سال نبوت پیامبر اکرم(ص)
آیاتی چون «قرانا فرقناه لتقراه علی الناس علی مکث و نزلناه تنزیلا» نزول تدریجی قرآن را بیان می کند.
در نزول دفعی (و یکپارچه) قرآن کریم که مرکب از سوره ها و آیات است یک دفعه نازل نشده است بلکه به صورت اجمال همه قرآن نازل شده است چون آیاتی که درباره وقایع شخصی و حوادث جزیی نازل شده ارتباط کامل با زمان و مکان و اشخاص و احوال خاصه ای دارد که درباره آن اشخاص و آن احوال و در آن زمان و مکان نازل شده و معلوم است که چنین آیاتی درست درنمی آید مگر اینکه زمان و مکانش و واقعه ای که درباره اش نازل شده رخ دهد به طوری که اگر از آن زمان ها و مکان ها و وقایع خاصه صرف نظر شود و فرض شود که قرآن یکباره نازل شده، قهرا موارد آن آیات حذف می شود و دیگر بر آنها تطبیق نمی کنند، پس قرآن به همین هیئت که هست دوبار نازل نشده بلکه بین دو نزول قرآن فرق است و فرق آن در اجمال و تفصیل است. همان اجمال و تفصیلی که در آیه شریفه «کتاب احکمت آیاته ثم فصلت من لدن حکیم خبیر» به آن اشاره شده است و در شب قدر قرآن کریم به صورت اجمال و یکپارچه بر پیامبر اکرم(ص) نازل شد و در طول بیست و سه سال به تفصیل و به تدریج و آیه به آیه نازل گردید.

دعای روز بیست و پنجم بیست و ششم

 

دعای روز بیست و ششم

دعای روز بیست و پنجم

السلام علیک یا امیرالمومنین

 

*************************

ألسَّلامُ عَلَیکَ یَا وَلیَّ اللّهِ، أنتَ أوَّلُ مَظلُومٍ، وَ أوَّلُ غُصِبَ حَقُّهُ
سلام بر تو ای ولیّ خدا، تو اوّل مظلوم عالمی،و نخستین کسیکه
حقّ او غصب شد،


صَـبَرتَ وَ احـتَسَبتَ حَتِی أتیکَ الیَقـینُ، فَأشهَدُ أنَّکَ لَقیتَ اللّهَ
و صبر و شکیبا بودی تا هنگام شهادت، پس گواهی میدهم که تو
خدا را ملاقات کردی،


وَ أنتَ شَهـیدٌ، عَـذَّبَ اللّهُ قَاتِـلَکَ بِأنواعِ العَـذابِ، وَ جَـدَّدَ عَلَیهِ
با مـقام شهـادت، خـدا قـاتـلت را بـه انـواع عـذاب، و مـجـدد گـرداند


العَـذابَ، جِـئتُکَ عَـارِفـاً بِحَـقِّکَ، مُستَـبصِـراً بّشَأنِکَ، مُـعـادِیاً
عذابش را، من آمدم بدرگاه حضرتت در حالیکه عارف بحق امامتت،
و بصیر به شأن ولایتت بودم، و دشمن


لِـأعـدائِـکَ وَ مَـن ظـَلَمَکَ،ألـقَـی عَـلَی ذَلِکَ رَبـّی إنـشَـاءَاللّهُ،
با دشمنان و ظالمان در حق تو، و بدین حال ایمان إنشاءالله خدا را
ملاقات خواهم کرد،


یَا وَلیَِّ اللّهِ إنَّ لی ذُونُـوبـاً کـَثیرَةً،فَـاشـفَـع لی إلی رَبِّکَ، فَـإنَّ
ای ولیّ خـدا مرا گـنـاهان بسیار است، تو به درگـاه پـروردگارت مرا
شفاعت فرما، بدرستیکه


لَکَ عِـنـدَاللّهِ مَـقـَامـاً مَـعـلـُومـاً، وَ أنَّ لَـکَ عِـنــدَاللّهِ جَـاهـاً وَ
ترا نزد خدا مقام رفیـعی است مـعلوم، و ترا نزد خدا جاه و شئونات


شَـفـاعَـةً، وَ قـَد قـَالَ اللّهُ تَعَالی وَ لایَشفَعـُونَ إلاّ لِمَنِ ارتَـضی.
و مقام شفاعت کبری است، که ایزد متعال فرمود شفاعت نمیکند
کسی جز آنکس که خداوند از او خشنود است.


 

(۱) مفتاح امیرالمؤمنین(علیه السلام) و زیارت پنجم در مفاتیح الجنان.

*************************

ابن بابویه و قطب راوندی به سند معتبر از حضرت امام جعفرصادق(علیه السلام) روایت کرده اند که هشام بن عبدالملک از حضرت امام محمدباقر(علیه السلام) سؤال کرد که مرا خبر ده شبی که امیرالمؤمنین، علی بن ابی طالب(علیهما السلام) در آن شب کشته شد؛ مردمی که در غیر شهر کوفه بودند، به چه علامت دانستند که آنحضرت کشته شده است؟

حضرت امام جعفرصادق(علیه السلام) فرمودند: که در آن شب تا طلوع صبح در هر جای زمین که سنگی بر میداشتند، از زیر آن سنگ خون تازه می جوشید. همین علامت ظاهر شد در شبی که سیدالشهداء حضرت امام حسین(علیه السلام) شهید شده بود.

 

(۲) جلاءالعیون، ص215.

*************************

قال رسول الله(صلی الله علیه و آله و سلم): یَا عَلی! أنتَ المَظلُومُ بَعدی،
مَن ظَلَمَکَ فَقَد ظَلَمَنی وَ مَن أنصَفَکَ فَقَد أنصَفَنی وَ
مَن جَهَدکَ فَقَد جَهَدنی وَ مَن والاکَ فَقَد
والانی وَ مَن عاداکَ فَقَد عادانی
وَ مَن أطاعَکَ فَقَد أطاعَنی
وَ مَن عَصاکَ فَقَد
عَصانی.
(۱)



پیغمبر اکرم
(صلی الله علیه و آله و سلم) فرمودند:یا علی(علیه السلام)! تو بعد از من مظلومی؛


     ــ کسی که تو را ظـلـم کـنـد، بـه مـن ظـلم کـرده 
     ــ کسی که به تو خـوبی کنـد، به من خـوبی کرده
     ــ کسی که تو را انـکـار کـنـد، مـرا انـکـار نــمــوده
     ــ کسی که تو را دوست بدارد، مرا دوست داشته
     ــ کسی که با تو دشمنی کند با من دشمنی کرده
     ــ کسی که تو را اطـاعـت کـنـد، مرا اطاعـت کرده
     ــ کسی که تو را مـعصیت کند، مرا معصـیت کرده


 

(۳) بحار الأنوار ، ج ۲۷ ، ص ۶۱ .

مولا خدا حافظ

*************************

امشب دیگر امیرالمؤمنین حضرت علی (علیه السلام) از همّ و غم دنیا فارغ می شوند، دعای بیست و نه ساله اش به اجابت می رسد.آخر بیست و نه سال قبل، کنار قبر مطهر حضرت فاطمه زهراء(سلام الله علیها) نشسته بودند، صورتشان را روی خاک قبر گذاشتند، صدا زدند زهرا جان! دیگر دلم نمی خواهد زنده بمانم. کاش با این ناله ها روح از بدنم مفارقت می کرد، منم همراه تو می آمدم.



                         ** نَفسی عَلیَ زَفَرَاتِهَا مَحبُوسَة **
                                                  **
یَا لَـیتَهَا خـَرَجَت مَعَ الزَّفَراتِ **



حضرت زینب کبری
(علیها السلام) عقیله بنی هاشم، می گوید: امشب رنگ صورت بابام ،ساعت به ساعت بدتر می شد. یکوقت دیدم آنقدر زهر به صورت مبارکش اثر کرده که دیگر رنگ دستمالی که به پیشانیش بسته بودند با رنگ صورتش یکی شده، دیگر با کسی حرف نمی زند، فقط می گفت « لا اله الا الله » (۳)


از پیشانی نازنینش عرق می ریخت، می دانید چه عرقی؟

چون انسان وقتی محتضر شد، عرق مرگ به پیشانیش جمع می شود. یکوقت دیدند، امیرالمؤمنین حضرت علی(علیه السلام) چشمانش را فرو بست، پاهای مبارک را بطرف قبله کشید، فرمود «أشهد أن لا اله الاّ الله وحده لا شریک له» .صدای شیون و ناله بلند شد، یکوقت دیدند آسمان دگرگون شد، زمین دارد می لرزد، صدای نوحه جنّ و ملک شنیده می شد. مردم صدا می زدند: وا امــامــا وا عــلــیّــا. (۴)




(۴) بحار الأنوار ، ج ۴۲ ، ص ۲۴۵ .
(۵) منتهی الآمال ، ص ۱۹۴ .

*************************

«ألسَّلامُعَلَیکَیاأمیرَالمُؤمِنینحَیدَر(ع)»

 

      ** امـیـرالـمـؤمنـیـن حـیدر(ع) به جنت می نهد پا را **
                                               **
پـیـمبر(ص) آورد از بهر استـقـبال، زهـراء(س) را **

      ** نشان هم دهند از چشم احمد(ص) دور، سر بسته **
                                               **
علی(ع) فرق شکسته،فاطمه(س) پهلوی بشکسته **


 

منبع شعر: کتاب زمزمه های دلجو، ص۱۸۷. 

 

**اللّهم عجّل لولیک الفرج**

رمضان رو به پایان است

 

پیامبر اکرم صلّى اللَّه علیه و آله فرمود: قرآن از همه چیز، جز خدا، برتر است، پس هرکه قرآن را پاس دارد خدا را پاس داشته است و هرکه قرآن را پاس ندارد، احترام خدا را سبک شمرده است.                           

بحار الأنوار، ج92، ص 19

 

 در شب قدر، که از چشمه نور آیه هایی روشن جلوه هایی جانسوز تا سحرگاه فرو می بارد، وای بر ما، اگر از ریزش فیض بهره هایی نبریم. حیف اگر در "شب قدر"، "قدر" خود نشناسیم.

***

رمضان، دعوتی است به باز یافتن "خود گمشده"، و "فطر"، موسم چیدن میوه "فلاح" از چشمه "فطرت"است، و سپاس نعمتی است  که در رمضان و شبهای قدر آفرین آن نازل می شود.

"شب های قدر"، اوج این پر گشودن در فضای نیایش و عبودیت است و شکوفایی "رحمت الهی" بر بندگان.

رمضان، موسم پر برگ و بار بازگشت به سرشت پاک است.

روزه، آزمون سراسری "اخلاص" بندگان است، تا از اسارت " شکم"و "شهوت" رها  شوند و از "بند مادیات" و "کمند تعلقات" آزاد گردند.

و … "شب قدر"، ساعت پذیرایی از مهمانان "بزم حضور" در "مائده قرب" است.

کیست که بر سفره مولی بنشیند و گرسنه برخیزد؟

شب زنده داریهای عابدان، اشکهای شب بیداران و نجوای خالصانه دعاخوانان، استغفارهای پارسایان و متهجدان، "یارب یارب" سحرخیزان، همه و همه، جلوه هایی از برکات این ماه و شبهای قدر است.

شبی که سپیده بیداری، سراسر سلام و نور است، "سلام هی حتی مطلع الفجر" کاش چراغ "ذکر" بسته و شمع "یاد"، در شبستان همه دلها روشن شود و ظلمت گناه و غفلت، از زاویه همه قلوب، زدوده گردد.

خسران زده کیست؟

آنکه ماه رمضان و سحرهایش و شب قدرش بر او بگذرد و غفران الهی شامل حالش  نشود و "تحول" نیابد.

مگر ما در طول سال، چقدر فرصت "تجدید دیدار" با "فطرت" داریم؟

مگر در طول سال، چند "شب قدر" داریم؟

ماهی جان، در دریای "یاد خدا" است که حیات می یابد. وگرنه، دلهای جدا از خدا، مشتی گوشت است و سخت تر از سنگ! "بیا، بیا، که بشوییم خانه دل را،

چرا گناه، چرا غفلت و فراموشی؟

بیا که چهره دل را، به آب "توبه" بشوییم و پاکتر گردیم. بیا به فطرت بی عیب خویش، برگردیم.

در شب قدر، رو به آینه محاسبه می نشینیم و چهره جان را بی غبار می بینیم و با باران اشک، دل را در سحر رحمت و مغفرت، شستشو می دهیم.

شب قدر، شب گشودن سفره دل و ریختن اشک نیاز و فصل گریستن چون ابر بهار در  دل آستان آفریدگار غفار است. شب قدر، شب احیای خویش، با دم مسیحایی دعاست.

شبی است که باید قدر خویش را بشناسی، تقدیر خویش را رقم بزنی و… "خویشتن جدید" را با قلم توبه و جوهر اشک، ترسیم کنی